معنی خم و پیچ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خم و پیچ. [خ َ م ُ] (ترکیب عطفی، اِمرکب) پیچ. انحناء. خمیدگی. (یادداشت بخط مؤلف).
خم و پیچ. [خ َ م ُ] (اِخ) دهی است از دهستان عربستان شهرستان گلپایگان. واقع در 24هزارگزی جنوب خاوری گلپایگان. و دارای 1022 تن سکنه، آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است بدانجا دبستان نیز وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.