معنی خمیده قامت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خمیده قامت. [خ َ دَ / دِ م َ] (ص مرکب) خمیده. مقابل مستقیم القامه. مقابل مستوی القامه. (یادداشت بخط مؤلف):
چنگ خمیده قامت می خواندت بعشرت
بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد.
حافظ.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.