معنی خلوت گزیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خلوت گزیدن. [خ َل ْ وَ گ ُ دَ] (مص مرکب) عزلت گزیدن. انزواء اختیار کردن. منزوی شدن. (یادداشت بخط مؤلف).

مترادف و متضاد زبان فارسی

خلوت‌نشینی کردن، منزوی شدن، معتکف شدن، دوری گزیدن، تنهایی اختیار کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر