معنی خلق کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خلق کردن. [خ َ ک َ دَ] (مص مرکب) ساختن. آفریدن. (یادداشت بخط مؤلف).
- خلق الافک، ساختن دروغ. (زمخشری).

حل جدول

انشا

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آفرینش

مترادف و متضاد زبان فارسی

پدید آوردن، آفریدن، ابداع کردن، به وجود آوردن

فرهنگ فارسی هوشیار

تاشیدن تاشتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر