معنی خلقی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خلقی. [خ ِ قی ی] (ع ص نسبی) منسوب به خلقت. طبیعی. گهری. گوهری. مادرزاد. مادرآورد. جبلی. فطری. خداداد. سرشتی. غریزی. موروثی. نهادی. (یادداشت بخط مؤلف).
مترادف و متضاد زبان فارسی
تودهای، مردمی، قومی، آفریده
فرهنگ فارسی هوشیار
رفتاری آفرینشی (صفت) منسوب به خلق (صفت) منسوب به خلق
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.