معنی خلاف کار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خلاف کار. [خ ِ / خ َ] (ص مرکب) گناهکار.خاطی. آنکه خلاف کند. آنکه کار ناشایست انجام دهد.
فرهنگ عمید
کسی که مرتکب خلاف میشود،
فرهنگ واژههای فارسی سره
تبهکار
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.