معنی خط آب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خط آب. [خ َطْ طِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کنایه از نقش آب که ثبات و بقا ندارد. (آنندراج):
هست با خط تو خط چینیان چون خط آب
هست با اقلام تو شمشیر شیران خر گواز.
منوچهری (از آنندراج).
چون خط آب را کنند نشان
پیل بیرون کشند پیل کشان.
امیرخسرو (از آنندراج).

فرهنگ فارسی هوشیار

خیزابه کوهه (موج)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر