خشیف در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

خشیف در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

خشیف. [خ َ] (ع ص) رونده در زمین. || درآینده در چیزی. || (اِ) برف درشت و سخت. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (ازاقرب الموارد) (از تاج العروس). || یخ که از ناودان درآویزد. (مهذب الاسماء). || زعفران خشک. || شمشیر بران. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر