معنی خشک طینت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خشک طینت. [خ ُ ن َ] (ص مرکب) کسی که از او انتفاع نتوان کرد. ممسک. خشک پهلو. خشک نهاد. (آنندراج):
از خشک طینتان مطلب جز جواب خشک.
صائب (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر