معنی خشکدامن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خشکدامن. [خ ُ م َ] (ص مرکب) خشک دامان. نیکوکار. برابر تردامن. پاکدامن. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء).
مترادف و متضاد زبان فارسی
عفیف، پاکدامن، نجیب، باعصمت،
(متضاد) تردامن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.