معنی خشکامار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(خُ) (اِمر.) پی جویی، تفحّص.
فرهنگ عمید
تفحص، پیجویی: از فراوانی که خشکامار کرد / زن نهان مر مرد را بیدار کرد (رودکی: ۵۳۵)،
(پزشکی) استسقا،
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) استقصا ء پی جویی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.