معنی خسته مزاج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خسته مزاج. [خ َ ت َ / ت ِ م ِ] (ص مرکب) پریشان حال. ضعیف. ناتوان. (ناظم الاطباء) (از آنندراج). || بیمار. دردمند. رنجور. مریض. (از ناظم الاطباء) (از آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
خسته دل
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.