معنی خزانه داری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خزانه داری. [خ ِ / خ َ ن َ / ن ِ] (حامص مرکب) عمل خزانه دار. عمل خازن.
- اداره ٔ خزانه داری کل، اداره ای است که کارهای خزانه داری یک کشور را انجام می دهد.

فرهنگ معین

(~.) [ع - فا.] (حامص.) عمل و شغل خزانه دار.

فرهنگ عمید

شغل و عمل خزانه‌دار،
محلی در وزارت دارایی که درآمدهای دولت در آنجا جمع می‌شود،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

گن جوری

فرهنگ فارسی هوشیار

گنجوری ‎ عمل و شغل خزانه دار گنجوری، (اسم) یکی از ادارات وزارت دارایی که عایدات دولت در آن متمرکز و دستور پرداخت حقوق و هزینه ها از آنجا صادر شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر