معنی خریفی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خریفی. [خ َ] (ص نسبی) خزانی. تیرماهی. پائیزی. (یادداشت بخط مؤلف). || محصول و خرمن پائیزی. (ناظم الاطباء). || هر گیاهی که در موسم درو روئیده باشد. (ناظم الاطباء).

مترادف و متضاد زبان فارسی

خزانی، پاییزی، مربوط به پاییز،
(متضاد) بهاره، ربیعی، شتوی، صیفی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر