معنی خرگاه نشین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خرگاه نشین. [خ َ ن ِ] (نف مرکب) آنکه در خرگاه نشیند. کنایه از رئیس و سرور قوم:
خرگاه نشین بت پریروی
همچون پریان پرید از آن کوی.
نظامی.
ای پیشرو سپاه صحرا
خرگاه نشین کوه خضرا.
نظامی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.