معنی خرده ریزه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خرده ریزه. [خ ُ دَ / دِ زَ / زِ] (اِ مرکب) چیزهای بسیار کوچک. آشغال. ریزه پیزه. خرت و پرت. خرده ریز.

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) اشیا ء کم ارزش چیزهای کم فایده یا بیهوده، باقیمانده هر چیز آشغال.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر