معنی خرافی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خرافی. [خ ُ] (ص نسبی) وهمی. منسوب به خرافه. موهوم. نیش غولی. انیاب اغوالی. افسانه ای. (یادداشت به خط مؤلف).
- کلام خرافی، کلام باطل و بی اساس.
- عقیده ٔ خرافی، عقیده باطل و بی بنیان.
مترادف و متضاد زبان فارسی
افسانهای، خیالی، داستانی، موهوم،
(متضاد) واقعی
فرهنگ فارسی هوشیار
موهوم، افسانه ای
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.