معنی خراب آبادکن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خراب آبادکن. [خ َ ک ُ] (نف مرکب) آبادکننده ٔ خرابی. سازنده ٔ ویرانی:
وگر دارد خرابی سوی او راه
خراب آبادکن بس دولت شاه.
نظامی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر