معنی خرابی زده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خرابی زده. [خ َ زَ دَ / دِ] (ن مف مرکب) کنایه از مفلس. تهیدست. (آنندراج):
عشق را نیست خراجی بخرابی زدگان.
سعدی.

فرهنگ فارسی هوشیار

عشق را نیست خراجی به خرابی زدگان (سعدی) تهیدست

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر