معنی خدنگ افکن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خدنگ افکن. [خ َ دَ اَ ک َ] (نف مرکب) آنکه خدنگ افکند. آنکه تیراندازد. تیرافکن. تیرانداز. خدنگ انداز:
پیاده سپر در سپر آخته
خدنگ افکن از پس کمین ساخته.
اسدی (گرشاسب نامه).
ز شست خدنگ افکنان خاست جوش
کمان گوشه ها گشت همراز گوش.
اسدی (گرشاسب نامه).

پیشنهادات کاربران

تیرانداز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر