معنی خدع، خدعه، خدیعه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ فارسی آزاد

خَدْع، خُدْعَه، خَدِیْعَه، (خَدَعَ، یَخْدَعُ) مکر نمودن، فریب دادن با اظهار غیر واقع، ضرر زدن بطرز غیر محسوس، گول زدن، اختلاف یافتن امور، کم شدن خیر و نفع چیزی، مخفی و پنهان کردن، غائب شدن خورشید، فاسد و خراب شدن (طعام)، (پنج معنای اخیر با مصدر خَِدع است)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر