جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی خدازده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خدازده. [خ ُ زَ دَ / دِ] (ن مف مرکب) کنایه از بدبخت. کنایه از بیچاره. آنکه بدبخت و بی کس شده.

مترادف و متضاد زبان فارسی

بدبخت، بیچاره، تیره‌روز، بی‌نوا، نگون‌بخت،
(متضاد) خداداده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
خدازده: خدازده. [خ ُ زَ دَ / دِ] (ن مف مرکب) کنایه از بدبخت. کنایه از بیچاره. آنکه بدبخت و بی کس شده. خدازده: بدبخت، بیچاره، تیره‌روز، بی‌نوا، نگون‌بخت، (متضاد) خداداده