معنی خبر جستن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خبر جستن. [خ َ ب َ ج ُ ت َ] (مص مرکب) کسب خبر کردن. جویای خبر شدن. خبر بدست آوردن. تهنبس. هنبسه. (از منتهی الارب). || تجسس کردن. جستجو کردن. (از منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی).

فرهنگ فارسی هوشیار

کسب خبر کردن، جویای خبر شدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر