معنی خاکه فیروزه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خاکه فیروزه. [ک َ / ک ِ زَ / زِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) از کان جواهر چیزی که درشت و بزرگ برآید از آن نگین انگشتر و غیره سازند و آنچه ریزه و خرد است آن را خاکه گویند. (آنندراج):
خاک چون خاکه ٔ فیروزه درآید بنظر
بس که گردید زمین سبزه چو فیروزه نگین.
ملا طغرا (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر