معنی خان اسکندریه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خان اسکندریه. [ن ِ اِ ک َ دَ ری ی َ] (اِخ) محلی است دریازده فرسخی بابل از طرف شمال و تصور میشود که این محل در نزدیکی خرابه هایی موسوم به کونیش نام قدیمی کوناکسا بوده است. در آنجا جنگی بین کوروش و اردشیرروی داد و کیفیات آن را مورخین یونانی چون «کزنفون »و «کتزیاس » و «دی نن » مختلف نوشته اند. (از تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1012). نام موضعی است در یازده میلی شمال بابل که سابقاً کونخ می نامیدند در این موضع بسال 401 ق. م. مسیح بین اردشیر دوم هخامنشی و برادرش کورش صغیر (بنقل پلو تارک) جنگ درگرفت و کورش از پای درآمد. (از فرهنگ ایران باستان ص 327 و پاورقی آن).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر