معنی خانه خراب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خانه خراب. [ن َ / ن ِ خ َ] (ص مرکب) تهی دست. (ناظم الاطباء). بدبخت. مظلوم. ستمدیده.
- امثال:
ظالم همیشه خانه خراب است.
|| دشنام گونه ای است که گاه از روی شفقت و رقت و گاه از راه اعجاب و استحسان و گاه از راه غضب و خشم گویند. || سبکبار. (ناظم الاطباء). || دروغگو. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
تهیدست، بدبخت، نوعی نفرین دال بر آرزوی بدبختی کسی. مق. خانه آبادان. [خوانش: (~. خَ) (ص مر.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
تهیدست
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.