معنی خال خال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خال خال. (ص مرکب) بسیار لکه دار. (ناظم الاطباء). منقش به خالها. با خالها. منقطه. مرقش. رجوع به لغت خال شود.

پیشنهادات کاربران

چلچل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر