معنی خالدار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خالدار. (نف مرکب) آنکه خال دارد. صاحب خال. مرقش. اشیم. منقط:
ز لعل خالدار گلرخان بیدل مباش ایمن
بلای جان بود با هم چو آمیزد می و افیون.
بیدل (از آنندراج).

گویش مازندرانی

نام گاوی با پوست دورنگ

فرهنگ فارسی هوشیار

فندین پیسه دار پرش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر