معنی خاج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خاج. (ارمنی، اِ) بر وزن تاج بمعنی چلیپا باشد که صلیب نصاری است. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری). رجوع بصلیب شود. || نرمه ٔ گوش یعنی جائی که گوشواره در آن کنند. (برهان) (آنندراج):
دولت از خاج گوش بنده ٔ تو
بنده را حلقه درکشند بخاج.
سوزنی.
|| دار. یکی از اشکال ورق بازی (قمار). رجوع به صلیب و رجوع به چلیپا شود.

فرهنگ معین

صلیب، چلیپا، یکی از خال های ورق، گشنیز. [خوانش: [ارمن.] (اِ.)]

(اِ.) نرمه گوش که در آن گوشواره کنند.

فرهنگ عمید

چلیپا، صلیب،
(زیست‌شناسی) گشنیز،
در ورق‌بازی، گشنیز،

نرمۀ گوش،

حل جدول

چلیپا

صلیب، چلیپا

مترادف و متضاد زبان فارسی

چلیپا، صلیب، نرمه‌گوش، گشنیز

گویش مازندرانی

شاخه های بی برگ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری