معنی خابل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خابل. [ب ِ] (ع ص) تباه کننده. (منتهی الارب). || بازدارنده. حبس کننده. واﷲ خابل الریاح، ای حابسها. (اقرب الموارد). || (اِ) شیطان. جن. (منتهی الارب).
فرهنگ فارسی هوشیار
تباهکار، مفسد، اهرمن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.