معنی حمیدی اختیاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حمیدی اختیاری. [ح َ ی ِ اِ] (اِخ) از شاعران است. او را در تذکره ها مدح کرده و بعضی از اشعارش را آورده اند. این اشعار بدو منسوب است:
بگشاده ای بجور من بیقرار دست
بربسته ای به بند غمم استوار دست
از غایت لطیفی و از نازکی ترا
دارم عجب که رنجه ندارد سواد دست
پایم ز فخر بر سر گردون رسد اگر
یکشب زنم بر آن کله مشکبار دست
بر چرخ کش عنان تکبر که خوش زدی
اندر رکاب عالی صدر کبار دست
کس را نداده ست بعالم بجز ترا
در حل و عقد هرچه بود روزگار دست.
رجوع به مجمعالفصحاء ج 1 ص 198 و 199 شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر