معنی حمایت کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

سایه افکندن

مترادف و متضاد زبان فارسی

پشتیبانی کردن، مدد کردن، یاری رساندن، جانبداری کردن، طرفداری کردن، هواداری کردن، دفاع کردن، حفاظت کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

پادن (مصدر) نگاهبانی کردن دفاع کردن از کسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر