معنی حلل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
جمع حله.، زیورها، پیرایه ها، لباس های نو، جامه ها، برده های یمانی. [خوانش: (حُ لَ) [ع.] (اِ.)]
حُلّه
(تک: حله) زیورها، جامه ها، برزک های (کتان) یمانی (اسم) زیورها پیرایه ها، لباسهای نو جامه ها، بردهای یمانی.
حُلَل، لباسهای نو، لباسهای نیکو و مُزَیَّن، بکنایه: زیورها، آرایش ها (مفرد: حُلَّه)،