معنی حلقه به گوش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
کسی که حلقه یا گوشواره در گوش دارد،
[مجاز] مطیع، فرمانبردار: بندۀ حلقهبهگوش ار ننوازی برود / لطف کن لطف که بیگانه شود «حلقهبهگوش» (سعدی: ۶۴)،
فرهنگ فارسی هوشیار
برده فرمانبردار رام
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.