معنی حقناشناس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیسپاس، کافرنعمت، کفور، ناسپاس، ناشکر، نمکنشناس،
(متضاد) حقشناس، سپاسگزار، شاکر، نمکشناس
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.