معنی حفر کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حفر کردن. [ح َ ک َ دَ] (مص مرکب) حفر. کندن.
فرهنگ واژههای فارسی سره
کندن، فروکندن
مترادف و متضاد زبان فارسی
کندن، گود کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.