معنی حشاشین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حشاشین. [ح َش ْ شا] (ع ص، اِ) ج ِ حَشّاش. چرس کشان.
حشاشین. [ح َش ْ شا] (اِخ) لقب پیروان حسن صباح و گاه مطلق اسماعیلیان. سبعیان. باطنیان. هفت امامیان. قرمطیان. ملحدان. فاطمیان. اسماعیله. قرامطه. ملاحده. باطنیه. فاطمیه. سبعیه. رجوع به اسماعیلیه شود.
فرقهای از اسماعیلیه که از حسن صباح پیروی کرده و در مواردی حشیش مصرف میکردند،
(تک: حشاش) سبزکیان (صفت اسم) جمع حشاش. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) .