معنی حسن کاشانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حسن کاشانی. [ح َ س َ ن ِ] (اِخ) (سیدمیر...) صاحب روزنامه ٔ حبل المتین. رجوع به حسن حبل المتین شود.

حسن کاشانی. [ح َ س َ ن ِ] (اِخ) طباطبایی. شاعر بود و در شهر خویش در 941 هَ. ق. درگذشت. و صاحب صبح گلشن آرد که وی خواهرزاده ٔ میر حیدر معمایی بوده است. (ذریعه ج 9 ص 246).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر