معنی حسن شسته در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حسن شسته. [ح ُ ن ِ ش ُ ت َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) حسن در غایت صفا و بها:
این حسن شسته ای که تو داری نداشت صبح
هر چند گرد چهره ٔ او آفتاب شست.
سالک یزدی (از آنندراج).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر