حساسة در لغت نامه دهخدا - جدول یاب

حساسة در لغت نامه دهخدا

لغت نامه دهخدا

حساسه. [ح َس ْ سا س َ] (ع اِ) گلی است که با ببسودن و بپرماسیدن برگهایش فروهشته شود.

حساسه. [ح ُ س َ] (ع اِ) ماهی خشک. ج، حُساس و حساسات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر