معنی حساب سازی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حساب سازی. [ح ِ] (حامص مرکب) عمل حساب ساز. حساب ساختن. حساب تراشی.
فرهنگ معین
(~.) [ع - فا.] (اِمص.) تنظیم کردن صورت حساب های غیرواقعی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.