معنی حریض در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حریض. [ح َ] (ع ص) حَرِض. برجامانده که برخاستن نتواند.

فرهنگ فارسی هوشیار

فرو مانده زمینگیر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر