معنی حریث در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حریث. [ح ُ رَ] (ع اِ مصغر) مصغر حرث. و از اعلام است.

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن عماره جعفری. عسقلانی او را در لسان المیزان (ج 2 ص 186) یاد کرده است.

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابوسلمی. صحابی است و شبان بوده، و از مردم شام است. (قاموس الاعلام ترکی).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن مسعود. یکی از سران قرامطه است. ابن اثیر در حوادث سال 316 هَ. ق. گوید: چون امر ابوطاهر قرمطی بزرگ شد دهقانان سواد عراق، مذهب قرمطی را که در پنهان میداشتند اعلام کرده و مردی بنام حریث بن مسعود را بر خویش امیر کردند و با دسته ای از دهقانان دیگر که به سرکردگی عیسی بن موسی قیام کرده بودند بر دربارخلیفه شوریدند، پس حریث به موفقی رفت و کاخی بساخت و «دارالهجره» نامید، و پرچم ایشان سفید بود و بر آن چنین نوشته شده بود: «و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم أئمهً و نجعلهم الوارثین » (قرآن 5/28). پس مقتدر باﷲ عباسی هارون بن غریب را با لشکری به جنگ وی فرستاد و او را بشکست و اعلام او را سرنگون با اسیران بسیار وارد بغداد کرد، و بیش آنچه اسیر گرفت از دهقانان بکشت. (از ابن اثیر ج 7 ص 69).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن محفص مازنی یا ابن سلمهبن مراره. مرزبانی او را مخضرم خوانده است که در جاهلیت اشعار دارد، و تا زمان حجاج زنده بود و داستانی با وی دارد که: حجاج بر منبر بود و بدون اینکه وی رابشناسد شعری از وی خواند، و او خطبه ٔ حجاج را قطع کرد و خود را معرفی نمود. (الاصابه قسم سوم ج 2 ص 60).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن مالک، مکنی به أبی هنیده. تابعی است و بعضی نام او را حرب گفته اند.

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن مالک، مکنی به ابی مادیه. تابعی است و از امیرالمؤمنین علی روایت کند.

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن عوف. برادر ضمرهبن عوف است که وی نیز از صحابه است. (قاموس الاعلام ترکی).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن عمیر عبدی، مکنی به ابوعمیر. طوسی او و پدرش را دررجال شیعه ذکر کرده است. (لسان المیزان ج 2 ص 186).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن عمرو القرشی المخزومی. صحابی است و پدر عمرو سعید است که آن دو نیز از صحابه بودند. (قاموس الاعلام ترکی).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن عبدالملک. پدرزن یزیدبن معاویه است. وی برادر اکیدر دومه بود، بلاذری گفت چون پیغمبر درگذشت، اکیدر صدقات را قطع کرد و عهد بشکست و از دومهالجندل بیرون شد و به حیره رفت، اما حریث مسلمان شد و به آنچه در دست داشت صلح نمود. (الاصابه ج 2 ص 61 قسم سوم).

حریث. [ح ُ رَ / ح َ] (ع اِ) از اعلام مردان عرب است.

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن شیبان. پدر بکربن وائل است. عبدان او را یاد کرده و ابوموسی او را حریث بن حسان خواند. (الاصابه قسم چهارم ج 2 ص 78).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن سلمه الانصاری. صحابی است. (قاموس الاعلام ترکی).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن زیدالخیل الطائی. صحابی است و پدر او نیز از صحابه است. و او با برادر خود مکنف در جنگهای با اهل رده در رکاب خالدبن ولید بوده است. (قاموس الاعلام ترکی) (تاریخ گزیده ص 221).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن زید الخزرجی. صحابی است. وی با برادر خویش غزوه ٔ بدر را درک کرده و بعلاوه حریث غزای احد را نیز دریافته است. (قاموس الاعلام ترکی).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن حسان. رجوع به ابی السوار حسان... شود.

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن جابر الحنفی. او در جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین علی بود و به بعض روایات در همان جنگ عبیداﷲبن عمر را که در جیش معاویه بود او بکشت.

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) ابن أبی حریث. از ابن عمر روایت دارد. اوزاعی او را تضعیف نموده، ابوحاتم گوید: سخنانش قابل احتجاج نیست. پسر ابوحاتم از پدرش نقل کند که بخاری او را داخل ضعفاء میشمرد. ساجی گفته است که در حدیث قابل اتباع نیست. عقیلی و ابن الجارود او را در ضعفا شمردند... ابن حبان وی را در ثقات شمرده است. (لسان المیزان ج 2 ص 186).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) غلام معاویهبن ابی سفیان که در جنگ صفین بدست امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب کشته شد. (حبیب السیر جزو 4 از ج 1 ص 184 س 7).

حریث. [ح َ] (اِخ) دهی است از دهستان بیرون بشم از بخش کلاردشت شهرستان نوشهر، واقع در پانزده هزارگزی جنوب خاوری حسن کیف و شش هزارگزی باختری مرزان آباد. کوهستانی و معتدل و دارای 190 تن سکنه، شیعه، گیلکی و فارسی. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات، گردو و شغل اهالی زراعت و گله داری و تهیه ٔ زغال و چوب و صنایع دستی زنان شال بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).

حریث. [ح ُ رَ] (اِخ) سلمی ابوفره. عبدالصمد گوید: به حمص نزول کرد و این تصحیف است. و نام او حدیر است. مغلطای او راحرب سلمی نامیده است. (الاصابه قسم چهارم ج 2 ص 78).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری