معنی حروف چینی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حروف چینی. [ح ُ] (حامص مرکب) عمل حروف چین. || (اِ مرکب) جای چیدن حروف.
- اطاق حروف چینی، اطاقی که دستگاهها و گارسه های حروف چینی در آن بنا نهاده شده است. در مقابل فرم بندی که در آنجا گارسه های وسائل بستن فرمها نهاده میشود.
فرهنگ عمید
شغل و عمل حروفچین،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.