معنی حره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(حُ رّ) [ع. حره] (اِ.) زن آزاده.
(حَ رَّ) [ع.] (اِ.) سنگستان.
فرهنگ عمید
عنوانی برای زنان و دختران پادشاهان، زن بزرگ و شریف، زن آزاد،
فرهنگ فارسی هوشیار
آزاده زن (اسم) سنگستان. (اسم) زن آزاد آزاد زن. جمع: حرات
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.