معنی حرمت گذاشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حرمت گذاشتن. [ح ُ م َ گ ُ ت َ] (مص مرکب) احترام کردن. حرمت داشتن. حرمت نگاه داشتن.

مترادف و متضاد زبان فارسی

گرامی داشتن، احترام کردن، بزرگ داشتن، محترم شمردن،
(متضاد) حرمت‌شکنی کردن، بی‌احترامی کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر