معنی حرحانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حرحانی. [] (ص نسبی) منسوب به حرحان از قرای قومس. (سمعانی).

حرحانی. [] (اِخ) محمدبن ابراهیم فرایضی شافعی فقیه. از ابن عیلان و بغوی روایت کند. (سمعانی).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر