معنی حد و حصر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
حد و حصر. [ح َدْ دُ ح َ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) حد و مر. حد و حساب. رجوع به حد بمعنی اندازه شود:
فرمانبرش بدند همه سیدان عصر
افزون بدی جلالت قدرش ز حد و حصر.
منوچهری.
فرهنگ فارسی هوشیار
حد و حساب
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.