معنی حدیقه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حدیقه. [ح َ ق َ] (اِخ) ده کوچکی است از بخش شمیران شهرستان تهران در نه هزارگزی کنار راه شوسه ٔ قلهک به لشکرک. دارای 20 تن سکنه. روزهای تعطیل تابستان عده ٔ زیادی برای هواخوری به این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).

فرهنگ معین

(حَ قِ) [ع. حدیقه] (اِ.) باغ، بوستان. ج. حدایق.

فرهنگ عمید

باغ، بوستان،

مترادف و متضاد زبان فارسی

باغ، باغچه، بوستان، روضه، گلزار، گلستان، گلشن،
(متضاد) صحرا، کویر

فرهنگ فارسی هوشیار

بستان، باغ

فرهنگ فارسی آزاد

حَدِیْقَه، باغ- بستان- باغی که اطرافش دیوار باشد (جمع:حَدائِق)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر