معنی حداقل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حداقل. [ح دْ دِ اَق َل ل] (ترکیب وصفی، اِ مرکب، ق مرکب) دست کم. رجوع بحد بمعنی اندازه شود.

حل جدول

مینیمم

مینی مم، کمینه

کمینه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

دست کم، کمینه

کلمات بیگانه به فارسی

کمینه - دست کم

مترادف و متضاد زبان فارسی

کمینه، دست‌کم، لااقل،
(متضاد) حداکثر، بیشینه

فرهنگ فارسی هوشیار

دست کم نیتوم کمی کمیست

پیشنهادات کاربران

کمترین

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر